فوکوس بالای قیف در مقابل فوکوس تمام قیف
Posted: Mon Dec 23, 2024 4:56 am
بسیاری از بازاریابان دیجیتال درگیر رویکرد برتر می شوند. در بالای قیف فروش، شما بر ارائه محتوایی تمرکز می کنید که کسب و کار شما را معرفی می کند و افراد را ترغیب می کند تا جزئیات تماس خود را به شما ارائه دهند. این مرحله آگاهی از قیف است و بیشتر به کمیت مربوط می شود تا کیفیت.
با پیشروی در قیف به مراحل Consideration و Conversion ، برخی از مشتریان بالقوه شما از بین خواهند رفت و شما بر تبدیل آن دسته از سرنخ هایی که علاقه مندتر و متعهدتر هستند تمرکز خواهید کرد. مشکلی که بیشتر تمرکز خود را در بالای قیف قرار می دهید این است که تیم شما ممکن است تمایل بیشتری به ایجاد لیست مخاطبین بزرگ داشته باشد و فکر کند که به خوبی کار کرده است. با این حال، در واقعیت، نمی توان گفت که چه تعداد از این تماس ها منجر به فروش خواهد شد. به جای آن باید تمرکز کامل قیف را برای گرفتن سرنخ های واجد شرایط در کل طول قیف از آگاهی تا تبدیل اختصاص دهید.
فروش کندتر در مقابل فروش سریعتر
بسیاری از اصول فروش - که از خیلی قبل از عصر دیجیتال برقرار بوده اند - به همان شکل باقی می ما داده های ایمیل نند. یک حکم به خوبی آزمایش شده بیان می کند که یک «نه» سریع بهتر از یک «بله» آهسته است. حتی اگر شما نیاز به پرورش سرنخ ها دارید، واضح است که می خواهید آنها را در سریع ترین زمان ممکن تبدیل کنید.
همانطور که گفته شد، شما باید یک حد وسط مطلوب پیدا کنید. اگر سعی کنید خیلی سریع پیش بروید، ممکن است مشتری را از دست بدهید. و اگر خیلی آهسته پیش بروید، ممکن است مشتری شما را از دست بدهد! تبدیل سریع در مورد فشار دادن نیست. بهتر است روی هماهنگی با مشتریان بالقوه خود تمرکز کنید. اگر آنچه را که میخواهند به آنها ارائه دهید، وقتی آنها بخواهند، تبدیل میشوند.
ایجاد مخاطبین در مقابل ایجاد مشتری
با نگاهی به تضاد بین رویکردهای بالای قیف و قیف کامل، به راحتی می توان دریافت که یکی بر روی کسب مخاطبین تمرکز دارد، در حالی که هدف دیگر یافتن مشتریان پولی و هدایت آنها در فرآیند فروش است. بسیار مهم است که بازاریابان دیجیتال صرفاً درگیر تهیه لیست طولانی از مخاطبین نشوند.
موفقیت بازاریابی شما با تعداد فروش هایی که بسته اید اندازه گیری می شود ، نه طول لیست پستی شما.
چرا باید نسل پیشرو را خودکار کنید؟
کارکنان فروش در طول روز کارهای زیادی برای انجام دادن دارند. و علاوه بر آن، آنها همچنین با رگبار دائمی اطلاعاتی روبرو می شوند که پس از آن باید تفسیر کنند، زیرا آنها به دنبال تبدیل سرنخ ها به فروش هستند.
چگونه باید سرنخ ها را اولویت بندی کنند؟ چه سرنخ هایی را باید پرورش داد؟ چگونه باید پیشرفت خود را پیگیری کنند؟ به جای اینکه انتظار داشته باشید که تیم فروش شما با این سؤالات دست و پنجه نرم کند، فرآیندهای خودکاری را تنظیم کنید که بتواند این سؤالات را برای آنها انجام دهد. میتوانید بخشهای بزرگی از فرآیند تولید سرنخ خود را خودکار کنید تا مطمئن شوید که سرنخهای خوب از بین نمیروند - و زمان برای موارد ضعیف تلف نمیشود.
مراقب سرنخ های بد باشید
همه سرنخ ها ارزش زمان شما را ندارند - این همیشه برای متخصصان فروش و بازاریابی صادق بوده است. تولید سرنخ به خودی خود معیاری برای موفقیت نیست: فقط سرنخ های تبدیل شده در پایان روز اهمیت دارند.
متأسفانه، خیلی آسان است که به دنبال یک سرنخ بد بگردید و فکر کنید که یک سرنخ خوب است. اجتناب از این امر نه تنها مستلزم بصیرت از جانب کارکنان فروش شما است، بلکه به استفاده عاقلانه از سیستم های اتوماسیون سرب نیز نیاز دارد. اتوماسیون تیم شما را از انجام وظایف وقتگیر مدیریتی رها میکند و به آنها اجازه میدهد تنها روی شناسایی و دنبال کردن قویترین سرنخها تمرکز کنند.
مراقب پرچمهای قرمز باشید، مانند زمانی که سرنخها به شما میگویند که بودجهای برای محصولات شما ندارند یا از تماسها و ایمیلهای شما اجتناب میکنند. مهمتر از همه، مطمئن شوید که با افرادی صحبت می کنید که قدرت تصمیم گیری برای خرید را دارند.
با پیشروی در قیف به مراحل Consideration و Conversion ، برخی از مشتریان بالقوه شما از بین خواهند رفت و شما بر تبدیل آن دسته از سرنخ هایی که علاقه مندتر و متعهدتر هستند تمرکز خواهید کرد. مشکلی که بیشتر تمرکز خود را در بالای قیف قرار می دهید این است که تیم شما ممکن است تمایل بیشتری به ایجاد لیست مخاطبین بزرگ داشته باشد و فکر کند که به خوبی کار کرده است. با این حال، در واقعیت، نمی توان گفت که چه تعداد از این تماس ها منجر به فروش خواهد شد. به جای آن باید تمرکز کامل قیف را برای گرفتن سرنخ های واجد شرایط در کل طول قیف از آگاهی تا تبدیل اختصاص دهید.
فروش کندتر در مقابل فروش سریعتر
بسیاری از اصول فروش - که از خیلی قبل از عصر دیجیتال برقرار بوده اند - به همان شکل باقی می ما داده های ایمیل نند. یک حکم به خوبی آزمایش شده بیان می کند که یک «نه» سریع بهتر از یک «بله» آهسته است. حتی اگر شما نیاز به پرورش سرنخ ها دارید، واضح است که می خواهید آنها را در سریع ترین زمان ممکن تبدیل کنید.
همانطور که گفته شد، شما باید یک حد وسط مطلوب پیدا کنید. اگر سعی کنید خیلی سریع پیش بروید، ممکن است مشتری را از دست بدهید. و اگر خیلی آهسته پیش بروید، ممکن است مشتری شما را از دست بدهد! تبدیل سریع در مورد فشار دادن نیست. بهتر است روی هماهنگی با مشتریان بالقوه خود تمرکز کنید. اگر آنچه را که میخواهند به آنها ارائه دهید، وقتی آنها بخواهند، تبدیل میشوند.
ایجاد مخاطبین در مقابل ایجاد مشتری
با نگاهی به تضاد بین رویکردهای بالای قیف و قیف کامل، به راحتی می توان دریافت که یکی بر روی کسب مخاطبین تمرکز دارد، در حالی که هدف دیگر یافتن مشتریان پولی و هدایت آنها در فرآیند فروش است. بسیار مهم است که بازاریابان دیجیتال صرفاً درگیر تهیه لیست طولانی از مخاطبین نشوند.
موفقیت بازاریابی شما با تعداد فروش هایی که بسته اید اندازه گیری می شود ، نه طول لیست پستی شما.
چرا باید نسل پیشرو را خودکار کنید؟
کارکنان فروش در طول روز کارهای زیادی برای انجام دادن دارند. و علاوه بر آن، آنها همچنین با رگبار دائمی اطلاعاتی روبرو می شوند که پس از آن باید تفسیر کنند، زیرا آنها به دنبال تبدیل سرنخ ها به فروش هستند.
چگونه باید سرنخ ها را اولویت بندی کنند؟ چه سرنخ هایی را باید پرورش داد؟ چگونه باید پیشرفت خود را پیگیری کنند؟ به جای اینکه انتظار داشته باشید که تیم فروش شما با این سؤالات دست و پنجه نرم کند، فرآیندهای خودکاری را تنظیم کنید که بتواند این سؤالات را برای آنها انجام دهد. میتوانید بخشهای بزرگی از فرآیند تولید سرنخ خود را خودکار کنید تا مطمئن شوید که سرنخهای خوب از بین نمیروند - و زمان برای موارد ضعیف تلف نمیشود.
مراقب سرنخ های بد باشید
همه سرنخ ها ارزش زمان شما را ندارند - این همیشه برای متخصصان فروش و بازاریابی صادق بوده است. تولید سرنخ به خودی خود معیاری برای موفقیت نیست: فقط سرنخ های تبدیل شده در پایان روز اهمیت دارند.
متأسفانه، خیلی آسان است که به دنبال یک سرنخ بد بگردید و فکر کنید که یک سرنخ خوب است. اجتناب از این امر نه تنها مستلزم بصیرت از جانب کارکنان فروش شما است، بلکه به استفاده عاقلانه از سیستم های اتوماسیون سرب نیز نیاز دارد. اتوماسیون تیم شما را از انجام وظایف وقتگیر مدیریتی رها میکند و به آنها اجازه میدهد تنها روی شناسایی و دنبال کردن قویترین سرنخها تمرکز کنند.
مراقب پرچمهای قرمز باشید، مانند زمانی که سرنخها به شما میگویند که بودجهای برای محصولات شما ندارند یا از تماسها و ایمیلهای شما اجتناب میکنند. مهمتر از همه، مطمئن شوید که با افرادی صحبت می کنید که قدرت تصمیم گیری برای خرید را دارند.